๑۩۞۩๑ گفتگو ๑۩۞۩๑

"با چشمان عاشق بیا تا جهان را تلاوت کنیم"

๑۩۞۩๑ گفتگو ๑۩۞۩๑ | آبان ۱۳۹۰

سعید -:¦:-
๑۩۞۩๑ گفتگو ๑۩۞۩๑ "با چشمان عاشق بیا تا جهان را تلاوت کنیم"

عکس

 عزیزکم...

دوستت داشتم و نفهمیدی...!

 

 

ای کاش

تمام لحظات با هم بودنمان را

به تصویر می کشیدم

تا

در این روزگار بی تو بودن

به چند عکس تو

دل خوش باشم...

 

 

 

 

 

خماری نگاه تو را

تاب نمی آورم...

در آغوش احساست

میمیرم...

  

 

 

 

 

بهای عاشقی

دل و دینی بود

که از دست رفت...

 

 

 



تاريخ : بیست و یکم آبان ۱۳۹۰ -:¦:- توسط : سعید -:¦:-

زیر باران

چقدر شعر نوشتیم برای باران

غافل از این دل دیوانه که بارانی بود...

 

 

من باشم

و

تو باشی

و

باران،

چه دیدنیست

بی چتر،

حسّ پرسه زدن ها

نگفتنیست

 پاییز،

با تو

فصل دل انگیز بوسه هاست

با تو،

صدای بارش باران

شنیدنیست

ابری

و چکّه می کنی

و مست می شوم ...

طعم لبان خیس تو

حالا چشیدنیست!!

خیسم،

شبیه قطره ی باران،

شبیه تو

تصویر خیس قطره ی باران

کشیدنیست

این جاده با تو

تا همه جا مزّه می دهد

این راه ناکجای من و تو،

رسیدنیست؟!!

باران ببار!!

بهتر از این که نمی شود

من باشم

و

تو باشی

و

باران ...

چه دیدنیست!!

 

 

 

 

 

تو

+

خاطراتـت

+

چـشـمانـت

+

دسـتانـت

+

لـبـخندت

+

....

چـــنــد نــفـــر بـــه یــک نـــفــــر ... ؟؟!!

  

 

 

 



تاريخ : دوازدهم آبان ۱۳۹۰ -:¦:- توسط : سعید -:¦:-

شراب تلخ

و اینگونه شد که هیچ‏کس به جایی نرسید ...

 

 

 

یکی

سوخته در جهنـــــــــم

یکی

سبز در بهشت!

هـی تابمان می دهند

معلقیم

میان هپروت ِ منکر و معروف...

راستی

چه کسی گفته

هرکه بیشتر به هوا پرتاب شود

آسمانی تر است؟!

 

 

  

 

 

من متوقف

نا منتظر هیچ معجزه ای

رها بودنم را به قمار نشسته ام

من

برنده یا بازنده

چه فرق می کند؟

همیشه

عاشق شراب  تلخم

 تلخ تلخ

 

 

  

 

 

حالا دیگر روزهای عزیز

عزیزتر شده اند

چون

با خودم قرار دارم

خودم

که هرگز ترکم نمی کند

 

 

 

 



تاريخ : یکم آبان ۱۳۹۰ -:¦:- توسط : سعید -:¦:-
.: Weblog Themes By SlideTheme :.